تنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهام
عشقای بی پایان ,بی ثبات کشکی
دوست دارمای چرت مصنوعی مشتی
هیچی جز غصه و غم اه ناله تش نی
عشق فقط اون بالایی مشتی
gham kadeh
تنــــــــــــــــــــــــــــــــــــــهام
عشقای بی پایان ,بی ثبات کشکی
دوست دارمای چرت مصنوعی مشتی
هیچی جز غصه و غم اه ناله تش نی
عشق فقط اون بالایی مشتی
monireh16.blogfa.comرسم روزگار
monireh17.blogfa.comآسمان غرورمن
monireh17.loxblog.comعاشقانه
اینا وبلاگ های منن خوشحال میشم بهشون سربزنین ونظربدید
پشت تنهایی من که رسیدی ،
گوشهایت را بگیر !
اینجا سکوت ،
گوش تو را کر میکند
اما !
چشمهایت را باز کن
تا بتوانی لحظه لحظه ی اعدام ثانیه ها را نظاره کنی
هجوم سایه های خیال،
سرابهای بی وقفه ی عشق،
تک بوسه های سرد
و فریادهای عقیم جوانی
منظره ای به تو میدهد
که میتوانی تنهایی مرابه خوبی ترسیم کنی …!
دختره از پسره پرسيد من خوشگلم؟گفت نه
گفت دوستم داري؟گفت نوچ؟
گفت اگه بميرم برام گريه ميکني؟ گفت اصلا
دختره چشماش پر از اشک شد و هيچي نگفت
پسره بغلش کرد وگفت:
تو خوشگل نيستي زيبا ترين هستي
تورودوست ندارم چون عاشقتم
اگه تو بميري برات گريه نميکنم چون من هم می میرم
همیشه فکر میکردم اینکه بی دریغ به کسی محبت کنی
هواشو داشته باشی
به یادش باشی
باهاش صادق باشی
بهش آرامش بدی
دوستش داشته باشی
میتونی اون آدم رو برای همیشه تو زندگیت داشته باشی
چیزی نگذشت که
فهمیدم زهی خیال باطل
اگر قرار باشه کسی برای همیشه بمونه
باید تشنه نگهش داشت
تشنه محبت و دوست داشتن
و اگه سیر بشه میره
تازه فهمیدم چقدر آدما بی لیاقت هستن
کسی که باید ازش دریغ بشه تا همیشگی بشه
موندنش هیچ ارزشی نداره!!
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده با چشمان تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی درجهان رسوا شدن
عشق یعنی سُست و بی پروا شدن
عشق یعنی سوختن با ساختن
عشق یعنی زندگی را باختن
آن روزها که با تو بودن برایم آرزو بود
تمام شد !
امروز با تو بودن
یا نبودن فرقی ندارد...
سیگار باشد یک خیابان و برگهای زرد پاییزی...
من میروم تا دود کنم هستی ام را ....!!!
چگونه بگویم ؟
اصلا از چی بگم ؟
از این همه تنهایی ؟
یا از این مرحم تنهاییم که فقط سیگار شده ؟
ولی بدون این مرحم الان جای خالیه تورو واسم پر میکنه .
منو درک میکنه . . . . . !
همون کارایی که تو هیچوقت نکردی . . . !!!!
و عشق آن لحظه معنا پیدا میکند که
همدمت اجازه بوسیدن دهد
و تو با نهایت عشقی که در دل داری
بوسه بر پیشانی معشوقه ات بزنی !!!!
دلم حال و هوای تو روا پیدا کرده
حال و هوای بوییدن عطر دل انگیز وجودت
حال و هوای بوسه زدم بر سجده گاهت
تنها دلخوشی من همین تفکرات خیالی است
حیف که به حقیقت نمی پیوندد
آرزوی خوشبختی برایت میکنم....!
گاهـی آدَم مـیمانـَد بِین بودَن یا نَبودنــــ ...!
به رَفتَنــــ که فـــِکـر مـی کُنــی ،
اِتـفـاقـی مـی اُفتَد کـه مُنصَـرف می شَوی …
مـیـخـواهـی بـِـمانی ،
رَفتاری می بـینــی کـه اِنـــگار بــــایــــــد بـِــرَوی!
این بِلاتَکلیفی خودَش کُلـی جَهنــــَــــم اَسـتــــ ... !!!
دیکتــــه روزگار
نبودنت را برایم دیـکتــــــه می کنــــد
و نـُمره من
بـاز می شود . . . صــفــــــــر !
هنــــــوز . . .
نـبودنـت را . . . یـاد نگرفتــــه ام